تحولات منطقه

خلبان بازنشسته ارتش از خاطرات ناگفته خود از روز بیعت همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) گفت.

 خاطرات ناگفته یک سرهنگ ارتش از روز بیعت همافران با امام خمینی (ره)
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، سرهنگ احمد جنتی محب خلبان بازنشسته ارتش  با اشاره به خاطرات خود در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اظهار داشت: روز پیوستن نیروهای هوایی به انقلاب و بیعت این نیرو با امام خمینی (ره) ریشه تاریخی داشت و هنر امام این بود که ارتش را دور هم جمع کند.

وی ادامه داد: در سال ۵۷ با نشان دادن کارت شناسایی با لباس شخصی در راهپیمایی شرکت می کردیم اما در سال ۵۷ صف بندی اقشار مردم در راهپیمایی ها مشخص شده بود. عده ای بسیار انقلابی، میانه رو، محافظه کار و ضدانقلاب بودند.

همافر ارتش گفت: ارتش موضع نامشخصی داشت از طرفی مردم می دیدند که نیروهای ارتشی با لباس نظامی در حکومت نظامی مقابل گلوله ها قرار می گیرند و از طرفی دیگر می دیدند که سربازها هسته های مبارزاتی داشتند و بیش از ۱۰۰ نفر زندانی سیاسی داشتیم و سربازها هم فرار می کردند.

وی تصریح کرد: عنصر دین و مذهب و گوش به فرمان مرجع تقلید بودن باعث شد برنامه ریزی کنیم که در ۱۹ بهمن به خدمت امام برسیم. قرار گذاشتیم که همگی برنامه را با نام کوهنوردی تنظیم کردیم تا در خفقان ها مشکلی برایمان پیش نیاید. به ما بخشنامه آمده بود که اگر به انقلاب بپیوندیم ما را اعدام می کنند ما هم امضا کرده بودیم ولی بازهم به کار خودمان ادامه می دادیم و به صورت رمزی فعالیت کردیم.

خلبان بازنشسته ارتش بیان داشت: من برای بیعت نیروی هوایی با امام لباس نظامی ام را زیر یک بارانی پنهان کردم. در روز ۱۹ بهمن هرکس با هیبتی آمده بود عده ای که با ساک لباس هایشان را آورده بودند در یک مدرسه لباس نظامی خود را پوشیدند. 

وی افزود: بازوبندهایی را تهیه کرده بودیم برای کسانی که بیشتر مورد اعتماد بودند به عنوان فرماندهان این گروهان ها و آن روز به عنوان روز حمایت از دولت موقت بود و همه مردم از مسیری که ما حضور داشتیم تردد می کردند. اجازه نمی دادیم کسی تصویر برداری کند و دوربین ها را از تصویربرداران می گرفتیم در آنها را باز می کردیم تا فیلم آن ها بسوزد.

جنتی محب ادامه داد: بعد از رژه نظامی خدمت امام خمینی (ره) ایشان برای اولین بار به ما اعلام کردند که ما جزو سربازان قرآن و امام زمان (عج) هستیم و از دیگر نظامیان هم درخواست کردند تا به ما بپیوندند. ما می خواستیم بعد از این بیعت متواری شویم تا شناسایی نشویم اما سخنان امام ما را ترغیب کرد که در راهپیمایی هم بمانیم. در آن جمعیت هلیکوپترها به سمت جمعیت پرواز می کردند تا ما را شناسایی کنند و از ما عکس بگیرند اما مردم با لنگه کفش و مشت های گره کرده از ما دفاع می کردند و هیکوپترهای نظام مجبور بودند اوج بگیرند.

وی خاطر نشان کرد: در آن روز یک عکس توسط عکاس کیهان گرفته شد که از پشت سر بود تا کسی شناسایی نشود رژیم آن را تکذیب کرد اما امام بیانیه دادند که این دیدار انجام شده است. بعد از آن هم این عکس دوباره در یک روزنامه با عنوان عکس جنجال برانگیز کار شد.

سرهنگ بازنشسته ارتش افزود: این کار ما به مردم صف بندی و جایگاه ارتش را نشان داد چون نیروی هوایی در هر کشوری که تابع آمریکا بود بسیار قوی بود و آخرین سیستم ها را به کشورها می دادند اما کاملا وابستگی وجود داشت و نمی گذاشتند بچه های ما ابتکار عمل داشته باشند. این اقدام نیروی هوایی به سایر بخش های نظامی هم خط و جهت داد که دست از حمایت رژیم بردارند و به انقلاب بپیوندند. 

جنتی محب عنوان کرد: شناخت بزرگترین چراغ هدایت بشر است. مستشار ها را دیده بودیم که چه کارهایی می کنند، شاه را دیده بودیم که چطور در برابر مستشارها خاضع بود و دست زنان آن ها را می بوسید، هویت ملی و مذهبی مردم مورد تهاجم قرار گرفته بود، روحیه سلحشوری و اعتقادات دینی باعث شده بود که ما که جوانان آن دوره بودیم به تکاپو بیفتیم و وقتی نسیم انقلاب را از سوی امام راحل حس کردیم به آن سمت گرایش پیدا کنیم.

وی اظهار داشت: مردم گاهی صراحتا و گاهی تلویحا به ما می گفتند که پس کی می خواهید به داد این مردم برسید و ما می گفتیم که درست می شود. روز ۲۱ بهمن استاد الکترونیک سیستم ناوبری هواپیما بودم. شاگردان من اعتصاب غذا کرده بودند و با نشان دادن فیلم تشریف فرمایی حضرت امام که نیمه کاره مانده بود که کارکنان انقلابی تلویزیون آن را پخش کرده بودند و شاگردان من هم دیده بودند و شروع به صلوات فرستادن کردند.

سرهنگ بازنشسته ارتش ادامه داد: در پادگان ما درگیری به وجود آمد اما مردم دور تا دور پادگان ما را آتش روشن کردند و نگذاشتند حکومت نظامی نیروی تازه نفس بفرستد و بچه های ما را قلع و قمع کند.

این مبارز نیروی هوایی در دوران انقلاب گفت: یکی از دوستانم خلبان هلیکوپتر بود و جزو بچه های انقلابی بود. ستاد استقبال از حضرت امام با او تماس گرفته بودند و گفته بودند ممکن است امام از فرودگاه تا بهشت زهرا با توجه به ازدحام جمعیت نتوانند به موقع برسند و از او خواسته بودند که امام خمینی را با آیت الله ناطق نوری و احمد خمینی را با هلیکوپتر به بهشت زهرا برساند.

وی افزود: اعتماد به امام وجود داشت و مردم را با اعتمادسازی دور خود جمع کرده بودند و مسئولان امروز هم باید اینطور باشند.

جنتی مجب تصریح کرد: شب قبل از ۲۱ بهمن متوجه شدیم که در پادگان نیروی هوایی دارند همافرها را می کشند. شب بود و نتوانستیم کاری بکنیم و صبح بیدار شدم و همیشه لباس شیک را می پوشیدم اما آن روز پوتین پوشیدم و سرنیزه ای را هم در ساق پوتینم گذاشتم؛ آن روز یک فرزند دو ماهه داشتم به همسرم گفتم ما امروز می رویم و قال قضیه را می کنیم. صبح زودتر از همیشه به پادگان رفتم و شاگردانم مثل کسی که بزرگترش را دیده باشد بغضشان ترکید و گفتند شب قبل مورد اذیت قرار گرفته اند و نگذاشته اند که بخوابند.

وی ادامه داد: آسایشگاه از بین رفته و یک پادگان را جنگ زده را دیدم. کادر و پرسنل آن موقع را دعوت کردم که بیایند و ببینند چرا آنقدر حکومت نظامی پررو شده است که به پادگان نظامی حمله کرده اند. یک آن درب پادگان را که باز کردیم حکومت نظامی وارد پادگان شد و با شلیک تیرهای هوایی و شهادت یکی از بچه ها جنگ را آغاز کرد.

سرهنگ بازنشسته ارتش افزود: به اسلحه خانه رفتیم با نگهبان آن جا صحبت کردیم و همگی مسلح شدیم. آن روز اسلحه ژ۳ را برداشتم و جیب هایم را پر از فشنگ کردم. به بالای ساختمان ۶ طبقه رفتیم و بر آن ها مسلط شدیم و همه آن ها را شکست دادیم. 

وی بیان کرد: جنگ و گریز ما تا شب ادامه یافت و در یک ساعت مردم برای ما سنگربندی کردند و به ما راه می دادند که به بالای پشت بام خانه ها برویم و تیراندازی کنیم. 

سرهنگ بازنشسته ارتش ادامه داد: شاهنشاه دو لشکر یک و دو داشت که هر لشکر ۱۰ هزار نفر بودند و فقط برای حفاظت از کاخ ها و خاندان پهلوی به کار گرفته می شدند. بعد از انقلاب این لشکرها به لشکر ۲۱ حمزه سید الشهدا تبدیل شدند و در جنگ هم حماسه آفرینی های زیادی داشتند. از همین گارد یکی سروان کلاهدوز بود از پایه گذاران اصلی سپاه پاسداران شد. 

جنتی محب افزود: شاه از نیروی هوایی و از گارد خود ناامید شد و همین موضوعات باعث شد که مایوس شده و فرار کند. 

وی درباره رشادت های زنان در انقلاب اسلامی نیز عنوان کرد: مسجدی بود به اسم آدینه در ابتدای سبلان که خانم ها در جعبه های نوشابه در آن مسجد مواد اتش زا درست می کردند و به بالای پشت بام ها می فرستادند. همه مردم مسلح بودند. تا صبح حکومت نظامی ادامه داشت و هر دو طرف خیابان را به گلوله بسته بودند و بسیاری را شهید کردند اما تا ساعت ۲ بعد از ظهر انقلاب به پیروزی رسید و همه جنگ و خونریزی ها به پایان آمد.

این سرهنگ بازنشسته ارتش افزود: استقامت جزو کرامت های بشری است و کسانی که ترسیدند و تسلیم شدند و قدر انقلابشان را ندانستند همگی ذوب شدند اما ما ۸ سال در مقابل دنیا ایستادیم. این انقلاب اسلامی است که همواره توفنده است و حتی در روزهای اخیر همه مقامات آمریکا به شکست فشارهای حداکثری ترامپ علیه ایران اعتراف کرده اند و امیدواریم برابر با آیه قرآن عاقبت با متقین باشد.

انتهای پیام/

منبع: فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.